اخه ديگه به چه زبوني بگم دوستت دارم....
I love only you
تمام آن چیزی که دربارهی تو در سرم هست دهها کتاب میشود اما تمام چیزی که در دلم هست فقط دو کلمه است “دوستت دارم”
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم ؟
شب از هجوم خیالت ، نمی برد خوابم
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته ، روی گردابم!
تو در کدام سحر ، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا ؟
تو از کدام جهان ؟
تو در کدام کرانه ، تو از کدام صدف ؟
تو در کدام چمن ، همره کدام نسیم ؟
تو از کدام سبو ؟
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه !
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین ، آه !
مدام پیش نگاهی ، مدام پیش نگاه !
کدام نشئه دویده ست از تو در تن من ؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند
به رقص می آیند !
سرود می خوانند!
بوس بوس بوس
آغاز تمام سمفونی ها درنگاه تو بسته میشوند...
آن زمان کــه به صرافت نوشتن ملـــودی عشقت می افتم...
آنقدر "دو" رتــو میگردم تا ایمان بیاوری به
"ر"سالت عشقی که روی شانه های خیالم سنگینی میکند...
"می"خوانم تورا در گام ماژور...یک اکتاو بالا تر از هفت نت خیال...
می خوانم تورا با صدای سوپرانو تا
تمام "فا"صـلـــه ها از ادا کردن نت ب نت عشقت کر شوند...
در تصوف نگاهت به "سلـ "وک میرسم تا
..."لا"جرعه بالا بروم...از دیوار یقین دوست داشتن تو...
تا رسیدن به ارتفاع "سیـ"ــاهی چشمانت...
............
دوباره ریتم میگیرم روی نگاه موزیکال تــو...
موزون میشوم از غنــای صدایت...
ارتعاش خنده هایت...همان حس سیالی است که در عمق جانم جــریان دارد...
ملــــودی بودن تــو اگر نباشد...
حرف عشق وزندگی در هیچ سازی نمی رود...
وقـتــے دو قــلــ♥ــب بـــرای یـڪـدیگـــر بـتـپــد …
هیچ فاصلـــ ــہ اے دور نیسـﭞ …
هیچ زمانے زیــــاد نیسـﭞ …
و هیچ عشـــ♥ـــق دیگرے نمے تواند آن دو را از هم دور کند !!
محڪـم تریـטּ برهاטּ عشــ♥ـــق اعتمــــــــــــــ♥ــــــــــــاد اسـﭞ
به سلامتی پیکت را بالا بگیر
بزن به سلامتیه
آرزوهایی که هیچگاه لمس نکردی
بزن به سلامتیه
عشقی که طالعش با تو نبود و هنوزم دوسش داری
بزن به سلامتیه
شبهایی که تو در تنهاییت گریه کردی و ندانستی چرا